جدول جو
جدول جو

معنی ابوالقاسم بغوی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالقاسم بغوی
(بَ غَ)
عبدالله بن محمد بن عبدالعزیز مکنی به ابوالقاسم. از محدثان عامۀ عراق بود و از احمد بن حنبل و ابن المدینی و مشایخ مسلم و بخاری روایت کرد و عمری دراز نمود بحدی که کتاب المسند و کتاب معجم صغیر و کتاب معجم کبیر در صحابه و کتاب السنن علی مذهب الفقها. (بنا بنقل ابن الندیم) از تألیفات اوست و در سال 317 هجری قمری در یکصد و سه سالگی درگذشت. (از ریحانه الادب). و رجوع به ابن الندیم شود
لغت نامه دهخدا
ابوالقاسم بغوی
(اَ بُلْ سِ)
عبدالله بن محمد بن عبدالعزیز بن المرزبان بن شاهنشاه بن بنت احمد بن منیع بغوی. اصل او از بغشور شهرکی میان هرات و مروالروذ و مولد او بغداد به سال 213 هجری قمری و وفات در سنۀ 317 هجری قمری بوده است. وی از علی بن الجعد و خلف بن هشام البزاز و عبیدالله بن محمد بن عائشه و احمد بن حنبل و علی بن المدینی و جز آنان حدیث شنید و از او یحیی بن محمد بن صاعد و عبدالباقی بن قانع و محمد بن عمر الجعابی و دارقطنی و ابن شاهین و ابن حیویه و بسیاری دیگر روایت کنند و او ثقه و ثبت و مکثر و فهم و عارف است و او را بغوی از آن روی نامند که جد وی احمد بن منیع از مردم بغشور بود لیکن خود او از بغداد است. رجوع به معجم البلدان یاقوت بکلمه بغشور شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بلخی. او راست: کتاب محاسن خراسان
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ سِ)
بلخی. او راست: کتاب مقالات و آنرا به سال 276 هجری قمری تألیف کرده است. و امام محمد زکریای رازی را بر دو کتاب او ردیست. رجوع به ص 274 تاریخ الحکماء قفطی ص 274 س 13 و 14 شود
لغت نامه دهخدا
بستی. از کتب اوست: کتاب الاشجار والنبات. کتاب وصف هوا جرجان. کتاب جوابه فی قدم العالم. کتاب فی عله الوزیر الموجه بوجهین. کتاب صون العلم و سیاسهالنفس. کتاب رسالته فی سیر العضو الرئیس من بدن الانسان.
لغت نامه دهخدا